یکی از چالشهای جدی فوتبال ایران در سالهای اخیر، فقدان یک ساختار پایدار برای تربیت بازیکن در ردههای پایه است. اغلب باشگاهها و نهادهای مسئول، مسیر بازیکنسازی را رها کرده و بهجای آن به خریدهای پرهزینه و کوتاهمدت روی آوردهاند. این در حالی است که تجربه کشورهای موفق در حوزه فوتبال نشان میدهد آیندهسازی تنها از مسیر سرمایهگذاری در استعدادهای جوان و تربیت علمی و تدریجی آنها حاصل میشود.
نمونه موفق این رویکرد را میتوان در برنامهریزیهای اخیر کشور عربستان مشاهده کرد. در شرایطی که نگاه رسانهها و تحلیلگران به قراردادهای چندصد میلیون دلاری با بازیکنان مشهور معطوف بود، عربستان سعودی در حرکتی زیرپوستی و هدفمند، پنج هزار نوجوان مستعد را با حمایت مستقیم دولت به آکادمیهای فوتبال اروپا اعزام کرده تا آموزشهای تخصصی ببینند و برای آینده فوتبال این کشور آماده شوند. این اقدام، اگرچه فاقد جنجال رسانهای بود، اما نشان از یک نگاه استراتژیک و آیندهنگر دارد که میتواند به تحولی اساسی در فوتبال این کشور بینجامد.
در نقطه مقابل، فوتبال ایران از نبود برنامه جامع برای استعدادیابی رنج میبرد. با تغییر سبک فوتبال مدرن که بیش از هر زمان به دوندگی بالا، پرس پرفشار، توان بدنی و تاکتیکپذیری متکی است، تربیت بازیکنان توانمند از سنین پایه ضرورتی اجتنابناپذیر شده است. این سبک نوین بازی تنها در صورتی قابل پیادهسازی است که بازیکنان از سنین پایین در مسیر علمی و منظم رشد کنند، نه آنکه صرفاً در سطوح بزرگسالان به دنبال آمادهسازی آنها باشیم.
باشگاه فولاد خوزستان یکی از نمونههای بارز در زمینه استعدادیابی در سالهای گذشته به شمار میرفت. این باشگاه با انعقاد قرارداد همکاری با باشگاه اینترمیلان ایتالیا و تأسیس مدارس فوتبال در نقاط مختلف خوزستان، موفق به کشف و پرورش استعدادهای متعددی شد. با این حال، مسیر این باشگاه نیز بهمرور از بازیکنسازی به سمت خرید بازیکن تغییر جهت داد و الگوی مؤثر گذشته آن در استعدادیابی کمرنگ شد.
یکی از حلقههای مفقوده در توسعه فوتبال ایران، نقش آموزش و پرورش و فوتبال مدارس است. این حوزه میتواند به بستری برای کشف استعدادهای خام و تربیت آنها تبدیل شود، مشروط بر آنکه مورد توجه و حمایت قرار گیرد. استان خوزستان و بهویژه شهرستان دزفول، نمونههای موفقی در این زمینه ارائه دادهاند. شهید عبدالکریم ناحی، از دل مسابقات آموزشگاهی به تیم ملی نوجوانان راه یافت و حجت زادمحمود نیز از فوتبال محلات در بخش مرکزی دزفول به تیم ملی جوانان رسید. این دو تنها نمونهای از هزاران استعداد شناساییشدهای هستند که مسیر درستی را طی کردند، اما در مقابل، هزاران استعداد دیگر بهدلیل نبود حمایت، ضعف زیرساختها و فضای حاکم بر فوتبال حرفهای، هرگز فرصت بروز و ظهور نیافتند.
نبود برنامهریزی، غلبه نگاه اقتصادی صرف، فعالیت دلالان و سلطه مافیاگونه بر فضای فوتبال پایه، موجب شده بسیاری از استعدادهای کشور در همان مراحل اولیه از چرخه فوتبال حرفهای حذف شوند. این وضعیت، علاوه بر از بین بردن سرمایههای انسانی، مانعی بزرگ در مسیر توسعه فنی و ساختاری فوتبال ایران است.
برای عبور از این وضعیت، راهکارهایی مشخص ...