جمعه / ۳۰ آبان / ۱۴۰۴
×
تخصیص یک هزار و ۱۳۰ میلیارد ریال برای بهسازی ورودی‌های دزفول
رییس اداره راهداری و حمل و نقل جاده‌ای دزفول :

تخصیص یک هزار و ۱۳۰ میلیارد ریال برای بهسازی ورودی‌های دزفول

عباس پاپی زاده نماینده دزفول و عضو هیات رییسه مجلس عنوان کرد ؛

ترامپ، چهره بی‌پرده سیاست تجاوزکارانه آمریکا را برملا کرد

عضو هیئت رئیسه مجلس گفت: آمریکا هر کشوری را که بخواهد مستقل بایستد، به‌ویژه در مناطق حساس و غنی از انرژی همچون جنوب غرب آسیا، تحمل نمی‌کند و ترامپ، این چهره بی‌پرده سیاست تجاوزکارانه را برملا کرد.
ترامپ، چهره بی‌پرده سیاست تجاوزکارانه آمریکا را برملا کرد
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۴
  • به گزارش دزآفاق عباس پاپی‌زاده، نماینده مردم دزفول و عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس با اشاره به اعتراف اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مبنی بر مشارکت نظامی ایالات متحده در حمله رژیم صهیونیستی به ایران، اظهار کرد: مقام معظم رهبری همواره به‌درستی تأکید داشتند که رژیم صهیونیستی بدون پشتوانه و حمایت آمریکا، حتی جرأت فکر کردن به حمله علیه ایران را ندارد. امروز نیز در اعترافات و مصاحبه‌های متعدد مسئولان رژیم صهیونیستی می‌بینیم که خودشان اذعان دارند حمله‌شان به کشور ما با فرمان و پشتیبانی آمریکا انجام شده است.

    وی ادامه داد: در روزهای دوم و سوم درگیری، رژیم صهیونیستی عملاً از ادامه تقابل با ایران عاجز شد و به‌اصطلاح در حال تسلیم و پذیرش شرایط قرار گرفت. ورود نظامی آمریکا باعث شد جنگی که می‌توانست در سه روز به نفع ایران پایان یابد، ۱۲ روز به طول بینجامد. در این مدت، ایران با تکیه بر توان داخلی و فناوری پیشرفته موشکی بومی خود توانست بر مجموع قدرت نظامی آمریکا، رژیم صهیونیستی و حتی ناتو فائق آید.

    عضو هیئت‌رئیسه مجلس در تحلیل تبعات این اعتراف برای وجهه آمریکا در عرصه بین‌الملل گفت: قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا عملاً از ابزار نظامی آن نشأت می‌گیرد. امروز ترامپ برخلاف رؤسای جمهور پیشین، بدون پرده سخن می‌گوید و وزارت دفاع آمریکا را در واقع به وزارت جنگ تبدیل کرده است. از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، کمتر کشوری از گزند تجاوزات نظامی آمریکا در امان بوده، چرا که این کشور تثبیت و گسترش قدرت خود را در تهاجم نظامی می‌بیند.

     

    او افزود: آمریکا هر کشوری را که بخواهد مستقل بایستد، به‌ویژه در مناطق حساس و غنی از انرژی همچون جنوب غرب آسیا، تحمل نمی‌کند. این رویکرد تازه نیست و بیش از هفتاد سال است که دنبال می‌شود؛ با این تفاوت که ترامپ نسبت به پیشینیان خود پرده‌ها را کنار زده و ماهیت واقعی سیاست آمریکا را آشکار کرده است.

     

    پاپی‌زاده با اشاره به سیاست نیابتی آمریکا در منطقه گفت: در موضوع ایران نیز ترجیح اولیه آمریکا این بود که از طریق نیروی نیابتی خود یعنی رژیم صهیونیستی اقدام کند. آنها تصور می‌کردند با تحریم‌ها و ایجاد نارضایتی در برخی لایه‌های اجتماعی ایران، می‌توانند ظرف چند روز به نتیجه برسند، اما وقتی دیدند رژیم صهیونیستی بیش از دو یا سه روز توان مقاومت در برابر قدرت مردم و نیروهای مسلح ایران را ندارد، ناچار شدند مستقیماً وارد میدان شوند. در واقع خودشان هم اعتراف کردند که اگر ما وارد جنگ نمی‌شدیم، ایران رژیم صهیونیستی را از میان برداشته بود.

     

    وی درباره تأثیر این تحولات بر روند احتمالی مذاکرات آینده ایران و آمریکا تصریح کرد: مذاکره زمانی معنا دارد که طرفین در شرایط عادلانه بنشینند و بدون تهدید یا تحمیل، به گفت‌وگو بپردازند. اما وقتی یک طرف به‌جای گفت‌وگو، شرط تسلیم و تغییر رژیم را مطرح می‌کند، نشان‌دهنده بی‌اعتقادی او به مذاکره است.

     

    این نماینده مجلس در ادامه با اشاره به راهبردهای بلندمدت آمریکا گفت: اتاق‌های فکر و اندیشکده‌های آمریکایی سال‌هاست که بر روی یک دکترین واحد کار می‌کنند؛ دکترین حفظ سلطه جهانی آمریکا برای چند قرن آینده. آنها با مطالعه تاریخ ملل مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که باید مانع ظهور مجدد کشورهایی شوند که در طول تاریخ منبع تولید قدرت بوده‌اند؛ کشورهایی مانند ایران و چین.

     

    پاپی‌زاده با تشریح نگاه استراتژیک این اندیشکده‌ها افزود: آمریکایی‌ها معتقدند ملت‌هایی که توان تولید قدرت دارند، اگر شرایط مساعدی پیدا کنند، دوباره به قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل خواهند شد. از دید آنان، ایران نمونه بارز چنین کشوری است؛ ملتی که در دوره‌های مختلف تاریخی، هرگاه مردم پشتیبان حکومت مرکزی و رهبری خردمند در رأس امور بوده، به‌عنوان ابرقدرت منطقه‌ای و حتی جهانی ظاهر شده است.

     

    وی ادامه داد: در نگاه طراحان آمریکایی، باید از ظهور مجدد چنین ملت‌هایی جلوگیری کرد. به‌ویژه که ایران در منطقه‌ای قرار دارد که دست‌کم تا یکی دو قرن آینده منشأ اصلی انرژی جهان خواهد بود. استقلال و قدرت ایران در این منطقه، به معنای استقلال انرژی و تضعیف سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانی است؛ امری که با منافع یک‌جانبه و زورگویانه ایالات متحده در تضاد کامل است.

     

    عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: بر اساس این دکترین، هدف نهایی آمریکا این است که ابتدا ایران را به تسلیم وادار و رژیم آن را تغییر دهد و سپس با استقرار یک حکومت دست‌نشانده، پروژه دوم خود یعنی تجزیه ایران را دنبال کند.

     

    آنان معتقدند اگر ایران به چند کشور کوچک تقسیم شود، دیگر هرگز نمی‌تواند به قدرت منطقه‌ای یا جهانی تبدیل شود و برای همیشه از فهرست تهدیدهای راهبردی آمریکا حذف خواهد شد.

    پاپی‌زاده در پایان گفت: همین نگاه را آمریکا نسبت به چین و روسیه نیز دارد، اما در دوره ترامپ این سیاست‌ها آشکارتر و بی‌پرده‌تر بیان می‌شود؛ چراکه ترامپ فردی خودنما و ماجراجوست که می‌خواهد قدرت شخصی خود را در قالب سیاست خارجی تهاجمی به نمایش بگذارد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *